مهمان
امروز خاله های امیر علی اومدند خونمون وقتی خاله بزرگش بوسش کردامیرعلی از روی حس غریبی خیلی گریه کرد وساکت نمی شد.با اینکه اوایل بهاره ولی خیلی گرمه مهمونامون گفتند کولرتون راه بندازید بابای امیرعلی ام کولرو راه انداخت ...
نویسنده :
منصوره
21:10